دانشآموزان مدارس ما به جاي لذت دوران کودکي و فراگيري مهارتهاي زندگي مجبورند براي گذراندن دوران تحصيلات عمومي و گرفتن مدرک، مسيري طاقتفرسا را آن هم غالبا با بيرغبتي طي کنند. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، فرد شادترين لحظات زندگي خود را در مدرسه ميگذراند و نه تنها با مدرسه احساس بيگانگي نميکند بلکه بخش عمدهاي از زندگي اجتماعي خود را در آنجا تجربه ميکند. اما اشکال در چيست و چه عيبي در نظام آموزشي ما وجود دارد که مدارس را براي بچهها خستهکننده کرده تا از هر فرصتي براي تعطيلکردن و به عبارتي گريزانبودن از درس و مدرسه استقبال كنند. سالهاست که بحث بازنگري در شيوه و نظام آموزشوپرورش، چه از نظر محتواي کتب درسي و چه از نظر ساختار و برنامههاي آموزشي و اداري مطرح است، اما اين تغييرات گوناگون نتوانسته مدرسه را براي دانشآموزان به محيطي جذاب و مفيد و شاد تبديل کند. از نظر نگارنده، عواملي وجود دارد که بدون شک مانع ايجاد و نهادينهشدن نشاط و سرخوشي در دانشآموزان ميشوند که ميتوان با شناخت و تعديل آنها اين دغدغه را برطرف كرد.
در دنیای کنونی زندگی که متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند امنیت روانی و احساس زیبایی دوستی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقی و فراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند.در شرایطی که اکثر منازل شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است.حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی فرزندان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شاد ی بخش در مدرسه است.زیرا اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد.
برای دست یابی به تحقق آرمان های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد نمود.در واقع شاداب سازی مدارسرا باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جستجو کرد.
دانشآموزان مدارس ما به جاي لذت دوران کودکي و فراگيري مهارتهاي زندگي مجبورند براي گذراندن دوران تحصيلات عمومي و گرفتن مدرک، مسيري طاقتفرسا را آن هم غالبا با بيرغبتي طي کنند. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، فرد شادترين لحظات زندگي خود را در مدرسه ميگذراند و نه تنها با مدرسه احساس بيگانگي نميکند بلکه بخش عمدهاي از زندگي اجتماعي خود را در آنجا تجربه ميکند. اما اشکال در چيست و چه عيبي در نظام آموزشي ما وجود دارد که مدارس را براي بچهها خستهکننده کرده تا از هر فرصتي براي تعطيلکردن و به عبارتي گريزانبودن از درس و مدرسه استقبال كنند. سالهاست که بحث بازنگري در شيوه و نظام آموزشوپرورش، چه از نظر محتواي کتب درسي و چه از نظر ساختار و برنامههاي آموزشي و اداري مطرح است، اما اين تغييرات گوناگون نتوانسته مدرسه را براي دانشآموزان به محيطي جذاب و مفيد و شاد تبديل کند. از نظر نگارنده، عواملي وجود دارد که بدون شک مانع ايجاد و نهادينهشدن نشاط و سرخوشي در دانشآموزان ميشوند که ميتوان با شناخت و تعديل آنها اين دغدغه را برطرف كرد.
آیا جو و حال و هوای مدرسه مهم است؟ آیا رابطهای بین جو و محیط مدرسه با موفقیت تحصیلی دانشآموزان وجود دارد؟ ممکن است این سوالات به نظر پاسخهای بسیار بدیهی داشته باشند اما واقعیت این است که هنوز در بسیاری از نظامهای آموزشی و در ذهن اکثریت آموزشگران و والدین این باور وجود دارد که مدرسه تنها جای درس خواندن است و بس؛ و هر تلاشی برای تغییر حال و هوای مدرسه منجر به حواسپرتی و دور شدن از کارکرد اصلی آموزش و پرورش است.
در کنار این نگاه سنتی به مقوله آموزش، سالهاست که بسیاری از نظامهای آموزشی جهان به خصوص در کشورهای اسکاندیناوی که کارنامه درخشانی در توسعه تعلیم و تربیت مدرن و موفق دارند، توجه به احساسات و نیازهای عاطفی و اجتماعی دانشآموزان نیز در کنار تلاش برای ارتقای کیفیت آموزشی اهمیت پیدا کرده است. در رویکرد جدید این سیستمهای آموزشی، یادگیری و شادی و احساسات مثبت در هم گره خوردهاند در نتیجه لزوما کلاسهای درس به صورت خشک و با دیسیپلین زیاد اداره نمیشوند بلکه سعی میشود ارائه دروس با روشهای خلاق و مشارکتی توأم با احساس خوب و ارتباط مثبت بین معلم و شاگرد صورت گیرد.
درباره این سایت